یکشنبه 1 آبان 1390
نویسنده: رزمندگان اسلام
حضرت امام(ره): من مصطفی را برای آینده اسلام میخواستم.
مرحومه همسر حضرت امام(ره) درباره تولد آقا مصطفی چنین فرموده اند: «مصطفی در 21 رجب سال 1309 هـ.ق نزدیكی محله "عشقعلی " در قم كه به آن "الوندیه " میگفتند و حالا خراب شده به دنیا آمد. اسم پدر آقا، مصطفی بود و من خیلی دوست داشتم، اسم پسرمان مصطفی باشد. آقا هم راضی شدند و در نتیجه اسم فرزندمان را محمد، لقبش را مصطفی و كنیهاش را ابوالحسن گذاشتیم. ابوالقاسم نگذاشتیم كه هر سه، شبیه حضرت رسول(ص) نشود.
بعد از تبعید آقا به تركیه، مصطفی جوابگوی مردم بود و فعالیتهای پدرش را دنبال كرد، به همین دلیل او را بازداشت كردند و دو ماهی به زندان بردند. به محض اینكه آزاد شد و مردم دورش جمع شدند، رژیم وقتی دید كه مردم قم هنوز آرام نشدهاند، دوباره او را دستگیر و این بار به تركیه تبعید كرد. این هم خواست خدا بود كه مصطفی را نزد آقا فرستادند، چون ایشان خیلی تنها بودند و مصطفی برایشان مونس و همدم خوبی بود.
آقا مصطفی در مسجد انصاری نجف درس داشت و میگفتند كه درس آقا مصطفی شلوغتر از درس آقاست. مصطفی و آقا خیلی به هم علاقه داشتند و مرگ او، خیلی امام را ناراحت كرد. حضرت امام(ره) میگفتند، "من مصطفی را برای آینده اسلام میخواستم. " آقا روزها خودشان را نگه میداشتند و جلوی دیگران، احساساتشان را بروز نمیدادند، ولی شبها بیدار بودند و گریه میكردند. در عین حال امام نمیخواستند مصطفی شخصیتی ممتاز از سایر شهدا باشد. یك روز گفتیم، "امسال برای مصطفی سالروز نگرفتید. " آقا گفتند، "او هم مثل سایر شهدا.
ایشان در واپسین ساعات روز 30/7/56 در منزل خود در شهر نجف اشرف به شیوهی ناجوانمردانه (مسمومیت) به شهادت رسید. نقل است که ایشان در 27 سالگی مجتهد شد و طی 15 سالی که در نجف بودند، حتی یک روز زیارت عاشورای ایشان ترک نشد. همچنین روزی هزار مرتبه سوره توحید می خواند. وی تفسیر قرآن کم نظیری با اسلوب عرفانی و به زبان عربی آغاز کرد که هنگام شهادت 4 جلد آنرا نگاشته بود.